هرچند من تجربه زیادی در زمینه ترجمه کتاب ندارم اما همواره در هر کاری که کردم عاشق تحقیق در باب آن بودم، در طول سالهایی که با زبان انگلیسی سر و کار داشتم، پویایی این زبان من را به شدت تحت تاثیر قرار داد. راه پیدا کردن این پویایی خواندن کتابهای مخصوص نوجوانان و جوانان امروز و مقایسه آنها با ادبیات کلاسیک است. چیزی که این روزها بحث برانگیز شده و متاسفانه من در محافل ترجمه فارسی زبانان ندیدم زیاد درباره آن بحث شود بحث برگردان زمان افعال از زبان مقصد به زبان مبدا است.
قبل از اینکه وارد این بحث شوم باید ذکر کنم که از نظر من دو رویکرد نسبت به ترجمه وجود دارد. رویکرد اول که تقریبا میتوان گفت کلاسیک است ذبیحالله منصوری آن را به ما معرفی کرد گرفتن متن اصلی و ترجمهای اقتباس گونه از آن است. امروزه در کتابهای پرفروش از این دست ترجمهها کم نداریم و اقبالی که به آنها نشان داده میشود راز بقایشان است و خواهد بود. با کمال احترام به تمامی مترجمین عزیزی که از این رویکرد استفاده میکنند اما من بیشتر رویکرد دیگری را میپسندم. رویکردی که در آن هدف انتقال احساس و زبان مترجم به همراه تمامی جزییات و تفاوتهای فرهنگی داستان به خواننده است. درآوردن لحن نویسنده به همراه تمامی خوبیها و بدیهایی که هست به نظر من زیبایی ترجمه است. هرچند قربانی کردن بعضی چیزها در ترجمه ناگزیر و ناگریز است اما مترجم مسئول ترجمه احساسات و لحن و هدف نویسنده است نه کمتر و نه بیشتر.
با این مقدمه میخواهم وارد بحث اصلی شوم. در زبان ادبیات مدرن انگلیسی چه بریتانیایی و چه آمریکایی شاهد نفوذ زمان جدیدی در روایت داستان به نام Historical Present یا Dramatic Present یا اگر بخواهیم کمی خاصتر صحبت کنیم Vivid Past روبرو هستیم که به صورت حال نوشته میشود. این زمان، زمان خاصی است که در اکثریت زبانهایی که ریشه لاتین دارند دیده میشود. امروزه مخصوصا در رمانهایی که برای جوانان و نوجوانان نوشته میشود برای روایت داستان از زبان حال استفاده میشود. در بعضی موارد هدف نویسنده از روایت داستان به زمان حال ایجاد خط زمانی است برای استفاده از گذشته و آینده به عنوان یک شیوه روایی. در این حالت و در حالتهایی اینچنینی راهی برای مترجم جز استفاده از زمان حال در ترجمه وجود ندارد اما در موارد بسیار زیادی هدف نویسنده استفاده از Dramatic Present است زمان حالی که در ادبیات لاتین مخصوصا فرانسه و این روزها انگلیسی برای ایجاد تعلیق، نزدیکی با خواننده، هیجان و اهمیت است چیزی که زمان حال در زبان فارسی حداقل فعلا آن را منتقل نمیکند.
برای اینکه متوجه منظورم شوید کافی است تیترهای روزنامههای فارسی را از نظر زمان افعال با روزنامههای انگلیسی مقایسه کنید. روزنامههای انگلیسی از زمان حال برای اتفاقات گذشته استفاده میکنند تا هیجان و اهمیت خبر را به خواننده منتقل کنند و این دقیقا همان Historical Present است که از آن صحبت میکنیم.
طی نظرسنجی که در صفحه اینستاگرام با مخاطبانم برگزار کردم بیش از هفتاد درصد از بیش از هزار نفر شرکت کننده، نوشته گذشته را در متنی هیجان انگیز به نوشته حال ترجیح دادند و این مهر تاییدی است بر اینکه زمانی به نام Dramatic Present در زبان فارسی وجود خارجی ندارد و مردم شیوه روایی کلاسیک را که گذشته باشد ترجیح میدهند بنابراین هرچند کاملا سلیقهای است اما به عنوان مترجم ترجیح من این است که متونی که با شیوه روایی Dramatic Present نوشته شده است را بجای زمانی که به نظر میرسد حال است، در گذشته ترجمه کنم تا گیرایی بهتری داشته باشد و با کمال احترام به مترجمینی که نظر دیگری برای ترجمه این زمان در نوشتهها دارند به نظرم ترجمه کتابها به زمان حال در بسیاری موارد باعث دور شدن از مخاطب و احساس عدم نزدیکی خواننده با داستان میکند.