مقاله من در روزنامه آسمان آبی
دوربینهای دوگانه؛ چرا و چگونه؟
آیا همه گوشیهای دو دوربینه یکسان کار میکنند و یک هدف دارند؟
این روزها گوشیهای دو دوربینه روی بورس هستند و گوشی پرچمداری را نمیتوان پیدا کرد که دو دوربینه نشده باشد. حتی سامسونگ هم که سخت در برابر این موضوع مقاومت میکرد در آخر تسلیم شد و در نوت 8 از دو دوربین استفاده کرد. اما اگر راستش را بخواهید ماجرای گوشیهای دو دوربینه به سالها قبل برمیگردد. بهار 1386 شرکت HTC گوشی عجیب و غریبی را به نام EVO 3D معرفی کرد که دو دوربین داشت. هنوز هم که هنوز است برای خیلیها توجیه منطق شرکت HTC غیرممکن است. دوربین دوم در این گوشی برای عکسبرداری سه بعدی کار گذاشته شده بود که عملا کارایی خاصی نداشت، اما HTC از این شکست مفتضحانه ناامید نشد و سه سال بعد، درست در زمانی که بره کشان شرکت HTC بود و آنها یک سالی را از فروش فوقالعاده پرچمدار سال قبل خود یعنی One M7 حسابی لذت برده بودند، گوشی One M8 با دو دوربین معرفی شد. HTC در این گوشی از دو دوربین یکی با توان کمتر و فقط برای تشخیص عمق و دیگری با توان بیشتر برای عکاسی روزمره استفاده کرد و اینگونه بود که «بوکه افکت» یا آنطوری که بعدها کاربران اپل و آیفون آن را شناختند حالت «پرتره» به دنیای دوربینهای گوشی همراه وارد شد. دوربین گوشی M8 چیز خوبی از آب درنیامد و با استقبال زیادی روبرو نشد، اما همین کافی بود که برندهای دیگر از این ایده بینظیر الهام بگیرند و دنیای دوربینهای گوشی همراه را برای همیشه متحول کنند. جنگ مگاپیکسلها تبدیل شد به جنگ میان دو دوربینههایی با مگاپیکسل کمتر. بعدها هوآوی اولین شرکتی بود که با تعریف جدید گوشی دو دوربینه موفقی داد و بعد از آن اپل و LG هرکدام با تعریف خودشان گوشیهای دو دوربینه را بیرون دادند. اما سوال اینجا است؛ تفاوت این گوشیها چیست؟ در ادامه مفصل به شما پاسخ خواهیم داد و شما را با انواع آنها آشنا خواهیم کرد.
گوشیهای دو دوربینه با سنسور عمق
بگذارید بحث را از اولِ اول و با سادهترین حالت شروع کنیم. همانطوری که در ابتدا اشاره کردیم در این سیستم از دوربین دوم فقط به عنوان عمق یاب استفاده میشود و هیچ کاربرد دیگری ندارد، برای همین نیازی به مگاپیکسل بالا و مشخصات خاصی در این دوربینها . برای مثال یک دوربین کوچک دو مگاپیکسل هم کار شما را راه میاندازند. همانطوری که میدانید تنها علتی که ما میتوانیم محیط اطراف را سه بعدی ببینیم این است که دو چشم داریم که پرسپکتیوشان کمی متفاوت است و همین برای ما معنای عمق را تعریف میکند، مخصوصا برای چیزهایی که نزدیکمان هستند.
دوربین دوم در این سیستم هم تقریبا چنین کاری را انجام میدهد و با این دوربین، گوشی میتواند حدودی تشخیص دهد که فاصله اجسام از آن به چه میزانی است و پردازنده گوشی با همین اطلاعات میتواند پس زمینه سوژه را تشخیص دهد و جدا کند.
هرچند که این تکنیک در دوربینهای حرفهای DSLR به لطف لنزهای بزرگشان یک تکنیک پیش پا افتاده و ساده است، اما قضیه برای گوشیهای کوچک و لنزهای کوچکترشان کمی پیچیدهتر است. در دوربینهای حرفهای هرچه عمق بیشتر میشود تاری عکس هم بیشتر میشود اما اگرچه در تئوری، گوشیهای دو دوربینه با این مشخصات برای این کار مناسب به نظر میرسند اما در عمل با مشکلاتی مواجه میشویم. برای مثال این دوربینها فقط عمق سوژه را تشخیص میدهند و باقی صفحه را به صورت یکسان تیره میکنند و همین عکس را مصنوعی جلوه میدهد. مشکل دوم زمانی به وجود میآید که از اجسامی عکس برداری شود که شکل غیر خط کشی شده دارند مثلا چهره انسان، در این صورت نرمافزاری که مسئول تیره و تار کردن پس زمینه است ممکن است اشتباه کند و بخشی از جسم را هم تار کند.
با اینکه همه چیز با این سیستم و گوشی One M8 شروع شد، اما بعدها به ندرت در گوشیهای رده بالا به کار گرفته شد. جز در چند گوشی میان رده مانند هوآوی Honor 6X و یا لنوو K8 Plus کمتر مورد استفاده قرار گرفت.
گوشیهای دو دوربینه با استفاده از دوربین مونوکروم
بعد از HTC اولین شرکتی که از ایده گوشی دو دوربینه با تعریف خود استفاده کرد شرکت هوآوی بود. در سیستمی که هوآوی مبدع آن است یک دوربین مونوکروم(تک رنگ یا سیاه و سفید) به معادله اضافه میشود که همراه دوربین اصلی گوشی است. معمولا حسگر هردوی این دوربینها یکسان است و مشخصاتشان یکی است. اساسیترین فرقی که بین دو دوربین وجود دارد این است که یکی از آنها فاقد فیلتر رنگ یا RGB است. بدین معنا که یک سنسور نمیتواند رنگ محیط را تشخیص دهد اما حُسن آن این است که یک فیلتر کمتر جلوی لنزش را گرفته. بنابراین دوربین مونوکروم نور بیشتری را جذب میکند و این یعنی عکس بهتر در نور کمتر.
در این سیستم هربار که شما عکس میاندازید به شیوه ملقب به HDR که در گذشته برایتان توضیح دادیم، پردازنده تصویر عکسها را باهم مخلوط میکند و عکسی با جزئیات بیشتر و نویز کمتر به شما ارائه میدهد. تازه اگر دلتان هم خواست میتوانید عکسهای هنری سیاه و سفید هم بیندازید.
شرکت هوآوی از مدل P9 به بعد از این سیستم استفاده میکند. محاسن این سیستم برای کارشناسان اثبات شده نیست. این سیستم هرچه در تئوری خوب به نظر میرسد اما در عمل نمیتوان مطمئن بود که واقعا همانطوری است که در تبلیغات گفته میشود یا اینکه نتیجه تنها به پردازش تصویر فوقالعاده شرکت Leica که پشت دوربینهای هوآوی است برمیگردد.
اما در هر صورت آن چیزی که مشخص است این است که وجود دو دوربین با این سیستم هیچ ضرری ندارد و گوشیهای استفاده کننده از آن، مخصوصا با برند هوآوی، جزء بهترینها در زمینه عکاسی محسوب میشوند.
گوشیهای دو دوربینه با استفاده از دوربین با زاویه واید (باز)
شرکت LG از آن شرکتهایی است که ترسی از ماجراجویی در دنیای گوشیهای همراه ندارد. آنها سیستم دو دوربینه مخصوص خودشان را خلق کردند که بسیار متفاوت از بقیه بود و بعدها موتورولا هم به دنبالشان از این سیستم بهره برد. LG G5 اولین گوشی این شرکت با دو دوربین بود، این گوشی یک دوربین 16 مگاپیکسلی اصلی داشت که همراهش یک دوربین 8 مگاپیکسلی با فاصله کانونی 12 میلیمتر داشت. وظیفه این دوربین دوم بسیار متفاوت با آن چیزی است که تا به حال گفتیم. فاصله کانونی 12 میلیمتری این امکان را میدهد که شما با دوربین فضای فوقالعاده وایدی(باز) را بگیرید که حتی از دید انسان هم وایدتر است.
هرچند با این حالت شما میتوانید عکسهای باحالی بیدازید یا اینکه از جمعهای بزرگ به راحتی و بدون اینکه زیاد عقب عقب بروید عکسبرداری کنید، اما نداشتن کاراییهای سایر دودوربینههای بازار از جمله بوکه افکت یا حالت پرتره ممکن است توی ذوقتان بزند. به اضافه اینکه آنطوری که در G5 و V20 شرکت LG دیدیم تصویر واید ممکن است به خوبی تصویر دوربین اصلی نباشد و کمی با پیچ خوردن عکس در قسمتهای انتهایی مواجه شوید. هرچند که گروه تحقیق و توسعه LG قول داده است با معرفی گوشی V30 این مشکلات را تا حد بسیار زیادی برطرف کند.
گوشیهای دو دوربینه با استفاده از دوربین تلهفوتو (زاویه بسته)
پرطرفدارترین دودوربینههای بازار آنهایی هستند که دوربین دومشان در حقیقت زاویه بستهتری دارد و به اصطلاح تلهفوتو است. این نوآوری مثل خیلی دیگر از نوآوریهای دیگر با اپل و آیفون 7 پلاس شروع شد و بعدها شرکتهای دیگر از آن کپیبرداری کردند؛ از جمله سامسونگ که بالاخره قانع شد با نوت 8 پا به این بازی بگذارد. این سیستم تقریبا نقطه مقابل آن چیزی است که LG استفاده میکند.
بزرگترین حسن این سیستم قابلیت بزرگنمایی دوبرابر بدون از دست دادن کیفیت است. هرچند با زوم اپتیکال متفاوت است، اما شرکتها سعی میکنند برای تبلیغات از آن استفاده کنند. (جالب است بدانید که این اتفاق شرکت هوآوی را مجبور به استفاده از دوربین مونوکروم با مگاپیکسل بیشتر کرد تا ناتوانیش در زمینه بزرگنمایی را اینگونه بپوشاند، دلیل اینکه هوآوی از یک دوربین بیست مگاپیکسلی سیاه و سفید و دوازده مگاپیکسلی رنگی استفاده میکند قابلیت زومی است که بواسطه روش متفاوتش با دو لنز یکسان ممکن نیست.)
این سیستم بجز بزرگنمایی دو برابر بدون از دست رفتن کیفیت مزایای دیگری هم دارد، با ترکیب این دولنز شما میتوانید عکسهای بوکه افکت یا حالت پرتره به مراتب بهتری بیندازید.
البته که این سیستم معایب خودش را هم دارد. معمولا شرکتها مجبورند برای دوربین تلهفوتو از دیافراگم کوچکتری استفاده کنند. برای مثال دیافراگم دوربین دوم آیفون 7 پلاس f2.8 در برابر دیافراگم f1.8 دوربین اصلی بود و این یعنی دوربین دوم نور کمتری را از خود رد میکند و در تاریکی یا فضاهای کم نورتر کاربردش را از دست میدهد. این چیزی است که در آیفون 8 پلاس هم تغییری نکرد و در آیفون X فقط کمی بهبود یافته است. وضعیت لنزهای نوت 8 هم بسیار شبیه آیفون X است. با این اوصاف شرکتها معمولا کنترل دوربین دوم را از کاربرانشان میگیرند تا این ضعف را تا حدی بپوشانند.
در مجموع به نظر میرسد که هر سال محدودیتهای این سیستمها کمتر و کمتر میشود و در آینده نزدیک شاهد انقلاب خیلی خوبی در زمینه دوربین گوشیهای همراه باشیم. هرچند تا اینجا هم پیشرفتشان قابل توجه بوده است.